صدای انقلاب >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۴  ، 
کد خبر : ۳۵۶۹۵۲

رادیو صدای انقلاب 1095 | داستان: بوی زنبق‌های خونی

زهرا اخلاقی/ خودش را در حال فرار می‌بیند. هرچه تندتر می‌دود ساواکی‌ها به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند. نگران اعلامیه‌هاست. داخل کوچه‌ای می‌ایستد، نزدیک است که قلبش هم بایستد. کوچه‌ بن‌بست است... نفس عمیقی می‌کشد و صدای اذان او را از کابوس نجات می‌دهد. عبدالقادر در حالی که اعلامیه را از یقه لباسش بیرون می‌کشد، خوابش را برای احمد تعریف می‌کند. هر دو می‌خندند. احمد اعلامیه را به دیوار می‌چسباند. یک‌دفعه صدای ترمز جیپ شهربانی هر دو را می‌ترساند. خودش را در جیپ تصور می‌کند. یکی از ساواکی‌ها پیاده می‌شود و به طرف آنها می‌دود. احمد دست عبدالقادر را می‌کشد و هر دو پا به فرار می‌گذارند...
پایگاه بصیرت / رادیو صدای انقلاب 1095
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات